خلاصه داستان: مردی سالها خون و خونریزی راه می اندازد و قلمروی خود را گسترش میدهد و در اخر عمر خود قصد دارد که اموال خود را بین فرزندانش تقسیم کند که تقسیم ها به مزاق پسر سوم خوش نمی آید، و این موضوع باعث جنگ و خونریزی عظیم میشود...
خلاصه داستان: افسر سابق نیروی پلیس به نام مکس به صحرایی در استرالیا تبعید میشود تا باقی عمر خود را در آنجا بگذراند. اما پس از مدتی و هنگامی که او به دنبال یافتن پناهگاه میباشد با گروهی از کودکان مواجه میشود. اکنون مکس باید همراه با این کودکان وارد یک چالش بزرگ و خطرناک شود. اما آیا او ناجی این کودکان بی گناه خواهد بود؟
خلاصه داستان: پسر نوجوانی به نام مایکل، پس از وحشتی که از بودن در یک مکان مخروبه در یک شب تاریک برایش ایجاد میشود تمام موهایش می‌ریزد و برای بدست آوردن مجدد موهایش تمام سعیش را میکند تا اینکه در خواب یک نسخه برای او داده میشود. او پس از بیدار شدن نسخه ای را که در خواب دیده تهیه و استفاده میکند ولی اینبار موهایش آنقدر بلند میشود که برایش دردسر می‌سازد و هر قدر آن را کوتاه میکند موها بلندتر و بلندتر میشود این موضوع باعث میشود مردی پسر را بدزدد و از موهای پسر برای ساختن قلمو استفاده کند. سرانجام خواهر پسرک و دوستانش او را از دست مرد حقه باز رها می‌کنند و مرد حقه باز دستگیر میشود…
خلاصه داستان: دختری سیاه پوست به نام کلی در اوایل دهه 1900 میلادی زندگی سختی را پشت سر میگذارد. حال کلی پس از تحمل سالها رنج و مشقت، تلاش میکند هویت خود را پیدا کرده و…
