خلاصه داستان: یک مامور کارآموز اما زیرک سی آی ای به مربیاش در پیدا کردن یک خبرکش در سازمان کمک می کند.
خلاصه داستان: یک مامور کارآموز اما زیرک سی آی ای به مربیاش در پیدا کردن یک خبرکش در سازمان کمک می کند.
خلاصه داستان: «بک» شکارچی آدمی است که برای صاف کردن قرضش راهی جنگلهای آمازون می شود تا کسی را دستگیر کند. وی متوجه می شود که شکار او آن آدم بدی نیست که به او می گفتند؛ او «تراویس» است، باستانشناسی که به دنبال مجسمه ای می گردد. راک و تراویس باهم قرار می گذارند تا این مجسمه ارزشمند را پیدا کنند...
خلاصه داستان: «جانی انگلیش» که یک کارمند جزء در سازمان جا.سوسی انگلیس است. پس از اینکه تمام جا.سوسان تحت امر سازمان در یک سانحه انفجار کشته می شوند وظیفه تازه ای به او محول می شود. این مامور دست و پاچلفتی باید وظایف یک جا.سوس تمام عیار سازمان را بر عهده بگیرد و در اولین ماموریتش باید توطئه های فردی فرانسوی به اسم «پاسکال سواج» را که جواهرات سلطنتی را به سرقت برده و مقاصد سوئی در سر دارد را خنثی کند.
خلاصه داستان: جنگ های داخلی امریکا. «سرهنگ جاشوآ لارنس چیمبرلین» (دانیلز) یکی از مغزهای متفکر ارتش شمالی هاست. «ژنرال تامسن استون وال جکسن» (لانگ) و «ژنرال رابرت.لی«(دووال) نیز در خدمت نیروهای کنفدراسیون هستند. با اعلام جنگ، سرنوشت «چیمبرلن»، «جکسن» و «لی» پی گرفته می شود و فرایند جنگ در ماناساس، آنتیتام، فردریک برگ و چانسلرزویل دنبال می شود…
خلاصه داستان: یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچهای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمیکه خودش هم زمانی عضو آن بود.
خلاصه داستان: ماهها پس از اتفاقات فیلم دوم،"مینگ" به یک مسئول بلند مرتبه پلیس به خبرکشی برای مافیا مشکوک می شود و.
خلاصه داستان: در ادامه قسمت اول فیلم ، چان وینگ از آمورزشگاه پلیس اخراج میشودو. حال، شخصی بنام وونگ به او پیشنهاد میدهد از این به بعد، بصورت مخفی ، به خدمت او در بیاید تا در کارهای خلاف او، نقشی موثر داشته باشد. او این پیشنهاد را میپذیرد و...
خلاصه داستان: «ناخدا باربوسا» (راش) کشتي «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مرواريد سياه» را در اختيار مي گيرد و بعدا به شهر پورت رويال حمله مي برد و جوان فرماندار (پرايس) را مي ربايد. «ويل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکي «اليزابت» با «جک» متحد مي شود تا «اليزابت» را نجات دهند و «مرواريد سياه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفريني باعث شده «باربوسا» و خدمه اش براي هميشه در پرتو هر نور مهتابي به اسکلت هايي زنده تغيير شکل يابند...