هر چند هنوز از جزئیات فیلمهای برتر سال ۲۰۲۱ و جدیدترین فیلمهای هالیوودی اطلاعات زیادی نداریم، اما وقتش رسیده که آن دسته از فیلمهای سینمایی را که فکر میکنیم میتوانند در لیست بهترین فیلمهای ۲۰۲۱ قرار بگیرند اعلام کنیم.
سال ۲۰۲۱ شروع یک دههی جدید است. در دو دههی اول قرن بیست و یکم، سینما به جز در روزگار کرونا، هم به لحاظ کیفی و هم از نظر فروش روزهای خوبی را تجربه کرد. گرچه در حال حاضر سینماها روزگار خوبی ندارند، اما فهرست فیلمهایی که قرار است در سال ۲۰۲۱ به دیدن آنها بنشینیم آنقدر هیجانانگیز است که همچنان ما را به آیندهی سینما امیدوار میکند. ریدلی اسکات، پیتر جکسون، دنی ویلنوو، دیمین شزل و استیون اسپیلبرگ تنها چند اسم از میان انبوه کارگردانان بزرگی است که در سال ۲۰۲۱ فیلمی در برنامهی اکران دارند.
این را هم از یاد نبرید که اکران خیلی از فیلمهای مهم سال ۲۰۲۰ هم به سال ۲۰۲۱ موکول شد؛ به این امید که شرایط کرونا بهتر شود و اجازه بدهد مردم بیشتر به سینما بروند. احتمالا یکی از مهمترین فیلمهایی که اکرانش به سال ۲۰۲۱ موکول شده، «وقت مردن نیست» است؛ جدیدترین فیلم از سری فیلمهای جیمز باند که در آن برای آخرین بار دنیل کریگ را در نقش جیمز باند خواهیم دید.
طبعا این فهرست شامل بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۱ از نگاه دیجی مگ است. ممکن است در طول سال به فیلمهایی بربخوریم که ارزش حضور در این فهرست را داشتهاند اما چون فیلم اول یک کارگردان بودهاند یا عواملش را نمیشناختیم از قبل برای دیدن آن انتظار نمیکشیدیم. این فیلمها شبیه هدیههایی هستند که قرار نبوده است بگیریم!
درام تاریخی که ریدلی اسکات، کارگردان بزرگ انگلیسی آن را کارگردانی کرده و اقتباسی از کتاب «آخرین دوئل: داستان واقعی محاکمه با مبارزه در فرانسهی قرون وسطی» نوشته اریک جاگر است. نکتهی جالب اینکه فیلمنامه را دو بازیگر آن یعنی بن افلک و مت دیمون البته به همراهی نیکول هولفسنر نوشتهاند. بن افلک نقش فرعی دارد و مت دیمون در مقابل آدام درایور و جودی کومر نقشهای اصلی فیلم را بازی میکنند. داستان فیلم در قرن چهاردهم فرانسه در زمان شارل ششم اتفاق میافتد. شوالیه ژان دوکاروژ و ژاک لو گری از اعضای گارد سلطنتی دوستان صمیمی یکدیگر هستند. بعد از اینکه کاروژ متهم به تجاوز به همسر گری میشود آنها دستور دارند که تا مرگ یکی از آنها با یکدیگر مبارزه کنند. سال ۲۰۱۵ بود که اعلام کردند قرار است این پروژه ساخته شود. اول کار فرانسیس لارنس، کارگردان سری فیلمهای «بازی گرسنگان» قرار بود آن را بسازد. اما فیلم پیش نرفت تا اینکه سکان آن سال ۲۰۱۹ به دست ریدلی اسکات سپرده شد. کارگردانی که درام تاریخی مثل «گلادیاتور» را در کارنامهاش دارد. فیلمبرداری فیلم در بورگاندی فرانسه صورت گرفته است.
فیلمی که براساس یکی از محبوبترین بازیهای ویدیویی تاریخ قرار است ساخته شود. سیمون مککواید کارگردان فیلم تنها سابقهای که دارد ساختن یک فیلم کوتاه ویدیویی است. گریگ روسو و دیو کالاهام فیلمنامهی فیلم را نوشتهاند. این در حقیقت بازسازی فیلمی از فرنچایز «مورتال کامبت» است که سال ۱۹۹۷ هم اقتباسی سینمایی از این بازی ویدیویی صورت گرفته بود اما با شکست تجاری و هنری سنگینی روبهرو شد. ماجرای ساخت دوبارهی فیلمی از این بازی ویدیویی سال ۲۰۱۰ شروع شد. وقتی کوین تانچاروئن یک فیلم کوتاه هشت دقیقهای به نام «مورتال کامبت: تولد دوباره» ساخت. این فیلم محرک کمپانی برادران وارنر شد تا به فکر بازسازی فرنچایز «مورتال کامبت» بیفتند. جیمز ون هم جزو تهیهکنندگان فیلم است. این فیلم فانتزی هنرهای رزمی در یک دنیای خیالی رخ میدهد و آدمهای زمینی و سایبورگها را در نبرد روبهروی هم قرار میدهد.
از آن فیلمهای جاسوسی زنانه که سایمون کینبرگ براساس فیلمنامهی ترزا ربک آن را میسازد. جسیکا چستین، پنهلوپه کروز، دایان کروگر و لوپیتا نیونگ او بازیگران اصلی فیلم هستند. وقتی یک اسلحهی فوق سری به دست چند مزدور میافتد، یک مامور زبر و زرنگ سازمان سیا به سه مامور بینالمللی دیگر میپیوندد تا در یک ماموریت مرگبار سلاح را پس بگیرند. در شرایطی که باید یک قدم جلوتر از زن مرموزی باشند که انگار هر لحظه آنها را تعقیب میکند. اسم فیلم برگرفته از جاسوس ۳۵۵ کدی است که در دوران انقلاب آمریکایی علیه بریتانیا برای جاسوسان زن به کار برده میشد. این فیلم در حقیقت پیشنهاد جسیکا چستین بود که به سایمون کینبرگ کارگردانی که او را با فیلم ابرقهرمانانهی زنانهی «ققنوس سیاه» میشناسیم گفت «ماموریت غیرممکن» یا «جیمز باند» زنانهای بسازد.
یکبار دیگر داستان شارل پرو، نویسندهی فرانسوی دستمایهی یک فیلم قرار گرفت. «سیندرلا» برای ما معنایش انیمیشن دوستداشتنی دههی ۵۰ دیزنی بود. تا اینکه سال ۲۰۱۸ کنت برانا با بازی لیلی جیمز نسخهی سینمایی آن را ساخت. نسخهای که در آن تمرکز روی مهربانی سیندرلا خیلی زیاد شده بود. معلوم نیست چرا کی کانون فکر کرده در کمتر از ۳ سال نسخهی موزیکال این داستان پریان جواب میدهد. این دومین فیلم بلند کی کانون است که بیشتر به عنوان نویسنده و تهیهکننده در تلویزیون تا به حال فعال بوده. کامیلا کابلو که با شرکت در برنامهی ایکس فاکتور تبدیل به خواننده شد نقش سیندرلا را بازی میکند. استفاده از یک چهرهی اهل کوبا که با چهرهی بور سیندرلا در تضاد است احتمالا به دلیل بها دادن به ملتهای مختلف است. نقش پری را هم بیلی پورتر بازی میکند که هم مرد است و هم سیاهپوست و این هم یک تغییر اساسی دیگر در فیلم است.
کمدی اکشن جاسوسی که ماتیو ون کارگردانی که او را با اکشنهایی مثل «مردان ایکس» و «مردان پادشاه» و «کیک اس» میشناسیم نوشته و ساخته است. این فیلم درواقع پیشزمینهای بر سری فیلمهای «مردان پادشاه» است که اقتباسی آزاد از کمیکبوکهایی به همین نام است. در این قسمت البته خبری از کالین فرث نیست. داستان فیلم در اوایل قرن بیستم اتفاق میافتد. سرویس مردان پادشاه شکل میگیرد تا علیه دسیسهها و نقشههایی که برای وقوع یک جنگ چیده شده تا میلیونها نفر را از بین ببرد بایستند. این وسط زمان هم مسالهی مهمی است. فیلمبرداری ژانویهی سال ۲۰۱۹ در انگلستان شروع شد و برخی صحنهها هم در ایتالیا و تورین گرفته شدند که البته در فیلم قرار است نمایشگر یوگسلاوی باشند. در تریلر سوم فیلم که ژوئن سال ۲۰۲۰ منتشر شد شاهد صحنههای اکشن جذابی بودیم.
اینکه جیسون ریتمن سراغ ساخت یک فیلم کمدی فانتزی رفته جالب است. ریتمن با فیلمهایی مثل «یانگ ادالت»، «پا در هوا» و شاهکاری مثل «جونو» نشان داده بود که در ساخت فیلمهایی دربارهی بلوغ آدمهایی که سن و سالی از آنها گذشته استاد است. او فیلمهای انسانی و احساساتی با طنزی ظریف میسازد اما حالا سراغ یک کمدی فانتزی ماورالطبیعی رفته است. «شکارچیان روح: بعد از مرگ» چهارمین فیلم از فرنچایز «شکارچیان روح» است و داستان آن دنبالهای بر قسمت اول محصول ۱۹۸۴ و قسمت دوم محصول ۱۹۸۹ است. بعد از اینکه یک مادر مجرد و دو فرزند از خانهشان بیرون رانده میشوند به مزرعهای در سامرویل میروند. مزرعهای که از جدشان به ارث رسیده است. در آن شهر کوچک یک سری زلزله بدون توجیه رخ میدهد و بچهها متوجه میشوند که خانوادهی آنها به شکارچیان روح وابسته هستند.
همهی مردم جهان از وقتی جوزف باربرا و ویلیام هانا آن موش و گربهی دوستداشتنی را خلق کردند با تام و جری خاطره دارند. کارتونهای تام و جری با محوریت یک گربه و یک موش انیمیشنهای کوتاهی بودند که حالا براساس همان کاراکترها تیم استوری یک فیلم بلند ساخته که سال ۲۰۲۱ خواهیم دید. البته فیلم تلفیقی از استاپ موشن و کاراکترهای انسانی است. داستان یک گربهی خیابانی به نام تام که دختری به نام کایلا (با بازی کلوئه گریس مورتز) استخدامش میکند تا از دست جری خلاص شود. دختر در یک هتل شیک کار میکند و جری مدتی است که آن هتل را به عنوان اقامتگاه خودش انتخاب کرده. حالا قرار است یک عروسی مهم در هتل برگزار شود و کایلا نگران است که مبادا جری عروسی را خراب کند. به همین دلیل فرصت کمی دارد تا با کمک تام جری را بیرون کند. ایدهی ساختن این فیلم از سال ۲۰۰۹ و بعد از موفقیت «آلوین و سمورچهها» به سر سازندگانش افتاده بود. فیلم قرار بود اواخر دسامبر ۲۰۲۰ پخش شود که به خاطر کرونا اکرانش به تعویق افتاد.
انیمیشن فانتزی ماجراجویانهی کمپانی دیزنی که به روش کامپیوتری ساخته شده است. این پنجاه و نهمین فیلمی است که استودیوی دیزنی تولید کرده. از سال ۲۰۰۵ و انیمیشن «جوجه کوچولو» این اولین انیمیشنی است که دیزنی تولید میکند و جان لسهتر هیچ مشارکتی در تولید و تهیهی آن ندارد. داستان فیلم به زمانهای خیلی قدیم برمیگردد. کوماندرا یک جهان فانتزی است که در آن انسانها و اژدهایان در صلح و هارمونی کنار یکدیگر زندگی میکنند. تا اینکه یک هیولای شیطانی سرزمینشان را تهدید میکند. اژدهایان خودشان را قربانی میکنند تا آدمها را نجات بدهند. حالا ۵۰۰ سال از آن روزگار گذشته. همان هیولاها برگشتهاند و حالا یک جنگجوی تنها داریم به اسم رایا که باید آخرین اژدها را پیدا کند و بیاورد تا این هیولاها را متوقف کنند. رایا در طول سفرش برای پیدا کردن اژدها چیزهای زیادی دیگری از جادوی جهان یاد میگیرد.
درام جنایی که آلن تیلور آن را کارگردانی کرده و دیوید چیس و لارنس کانر نویسندگانش هستند. این فیلم در حقیقت پیشدرآمدی بر سریال محبوب جنایی «سوپرانوز» است. داستان فیلم در دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی در نیوارک نیوجرسی اتفاق میافتد. برای نشان دادن پسزمینهی تنشها میان جامعهی ایتالیایی-آمریکاییها و آفریقایی-آمریکاییها از شورش مشهور سال ۱۹۶۷ استفاده شده که در طی آن صدها نفر زخمی شدند و ۲۶ کشته به جای گذاشت و بسیاری از اموال عمومی شهر هم نابود شد. سال ۲۰۱۷ بود که ایدهی ادامه دادن سریال محبوب «سوپرانوز» مطرح شد. سریالی که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ پخش میشد و به نوعی پدر همهی سریالهای جنایی و مافیایی بعد از خودش محسوب میشود. فیلمبرداری فیلم آوریل سال ۲۰۱۹ آغاز شد. این هم جزو فیلمهایی بود که باید سال ۲۰۲۰ و البته در موعد فصل جوایز پخش میشد اما اکرانش به خاطر کرونا به تعویق افتاد.
یک ابرقهرمان دیگر با فیلم «موربیوس» وارد سینما میشود. کاراکتر موربیوس از کمیکبوکهای مارول وارد جهان سینما شده است. این دومین فیلمی است که سونی آن را با همراهی مارول میسازد. جارد لتو قرار است نقش مایکل موربیوس را بازی کند. لتو پیش از این در جهان دیسی یکبار نقش جوکر را بازی کرده بود. ماجرای موربیوس از این قرار است که او آدمی است که دچار یک بیماری خونی نادر میشود و وقتی میخواهد بیماریاش را درمان کند به اشتباه تبدیل به یک خونآشام میشود. فیلمبرداری فیلم سال ۲۰۱۹ در لندن آغاز شد. فیلم قرار است در سینماهای آیمکس به نمایش دربیاید. ایدهی ساخت فیلم بعد از این به فکر سونی رسید که تصمیم گرفتند کاراکترهای جهان «اسپایدرمن» را گسترش بدهند و با «ونوم» (محصول ۲۰۱۸) این کار را آغاز کردند.
سال ۲۰۰۱ فیلم «لارا کرافت: مهاجمان مقبره» با بازی آنجلینا جولی به عنوان اولین اقتباس سینمایی از این بازی پرطرفدار از سینماها پخش شد. سال ۲۰۱۸ آلیشیا ویکاندر بازیگر نقش لارا کرافت شد. داستان از جایی آغاز میشد که پدر او، لرد ریچارد کرافت ناپدید شد و لارا به عنوان پیک با دوچرخه زندگیاش را میگذراند تا اینکه به خاطر تصادف با ماشین پلیس دستگیر میشد. لارا که تا آن روز ادعای میراث پدرش را نکرده چون بر این باور است که پدرش زنده است توسط شریک پدرش تحت فشار قرار میگیرد که املاک پدرش را بگیرد وگرنه به فروش میرسند. او وقتی به جزیرهشان میرود فیلمی را میبیند که پدرش ضبط کرده و تصمیم میگیرد برای پیدا کردن پدرش دست به کار شود. «مهاجمان مقبره ۲» ادامهی همان داستان لارا کرافت است. باز هم آلیشیا ویکاندر نقش لارا کرافت را بازی میکند و اینبار بن ویتلی فیلم را کارگردانی کرده که شهرتش ساخت فیلمهای اکشن است.
فرنچایز «سریع و خشمگین» در سالهای اخیر بیشتر از هر وقت دیگری تبدیل به ماشین چاپ اسکناس هالیوود شده است و گرچه معمولا امتیاز بالایی از منتقدان نمیگیرد اما همیشه سکانسهای اکشن آن تحسینها را برانگیخته است. جاستین لین در دورههای مختلف فیلمهای «سریع و خشمگین» را کارگردانی کرده که آخرین آن قسمت ششم این سری فیلمها بود که امتیاز خوبی هم از منتقدان گرفت. به نظر میرسد آنقدر به موفقیت فیلم لین اعتقاد دارند که از همین حالا با او قرارداد بستهاند تا قسمت دهم را هم کارگردانی کند و بعید است که به این زودیها هالیوود دست از سر «سریع و خشمگین» بردارد. در این قسمت چارلیز ترون به جمع بازیگران همیشگی فیلم یعنی ون دیزل و دواین جانسون پیوسته است. بعد از اتفاقاتی که در فیلم «سرنوشت سریع و خشمگین» (۲۰۱۷) شاهدش بودیم دومینیک و خانوادهاش باید با جیکوب برادر جوانتر دومینیک مواجهه کنند که یک آدمکش مرگبار است و برای سیفر دشمن قدیمی آنها کار میکند. درضمن او میخواهد از دومینیک انتقام شخصی هم بگیرد.
فیلم «زمانی برای مردن نیست» بیست و پنجمین فیلم از مجموعهی جیمز باند است و یکی از هیجانانگیزترین فیلمهایی که قرار بود سال ۲۰۲۰ اکران شود اما به دلیل شیوع کرونا اکران آن به سال ۲۰۲۱ موکول شد. فیلمی که با بودجهای حدود ۲۵۰ میلیون دلار تولید شده است. این آخرین قسمت از مجموعهی باند است که در آن دنیل کریگ نقش جیمز باند را بازی میکند. داستان این فیلم جاسوسی پنج سال بعد از دستگیری ارنست استاوروو بولفلد است و جیمز باند سرویس مخفی را ترک کرده اما دانشمندی به نام والدو ابرچف ناپدید میشود و فلیکس لیتر افسر سازمان سیا و از دوستان جیمز باند از او کمک میخواهد. وقتی معلوم میشود که ابرچف را دزدیدهاند جیمز باند با شخصیت شریری روبهرو میشود که نقشهای برای مرگ میلیونها نفر دارد. تولید این قسمت از جیمز باند از سال ۲۰۱۶ آغاز شد. بعد از دو فیلم جیمز باند که سام مندس کارگردانی کرده بود اینبار گفت که در پروژهی باند مشارکت ندارد و قرعه به نام کری فوکوناگا افتاد که در کارنامهاش فیلمهایی مثل «جین ایر» دارد.
میگوئل سپوچنیک احتمالا الان برایتان نامی آشناست ولی تا چند سال قبل کسی او را نمیشناخت. کارگردانی که یک فیلم بی نام و نشان بلند به نام «Repo Men» با بازی جود لا و فارست ویتاکر در کارنامهاش داشت که یک اکشن علمی-تخیلی ضعیف بود و بیشتر کارهای تلویزیونی کارگردانی کرده بود اما ناگهان نامش با کارگردانی اپیزود «نبرد حرامزدهها» در سریال «بازی تاج و تخت» (گیم آف ترونز) بر سر زبانها افتاد. برای دوستداران سینما «نبرد حرامزادهها» شبیه یک فیلم سینمایی بود نه یک اپیزود از یک سریال تلویزیونی. کارگردانی سپوچنیک حیرتآور بود و در نتیجه حالا کنجکاو دیدن فیلم «بایوس» هستیم که بازیگر کهنهکار تام هنکس هم در آن حضور دارد. این هم یک فیلم علمی-تخیلی است که در دوران بعد از آخرالزمان زمین اتفاق میافتد. یک روبات ساخته شده تا از زندگی سگ محبوب سازندهاش محافظت کند. این روبات در طول ماموریتش دربارهی زندگی، عشق، دوستی و چیزهایی یاد میگیرد که مفهوم انسانیت هستند.
ایدهی قسمت اول «یک مکان ساکت» منتقدان را شگفتزده کرد. فیلم ترسناکی که جان کرازینسکی سال ۲۰۱۸ ساخت و هیولاهایش موجوداتی حساس به صدا بودند و در نتیجه خانوادهای که از آخرالزمان جان سالم به در برده بودند نباید کوچکترین صدایی تولید میکردند. منتقدان قسمت اول را خیلی دوست داشتند و فیلم نامزد یک جایزهی اسکار در بخش صدا هم شد و در گیشه هم بسیار موفق بود درنتیجه عجیب نبود که به فکر ساختن قسمت دوم آن بیفتند. باز هم امیلی بلانت جلوی دوربین است و جان کرازینسکی پشت دوربین. به دنبال اتفاقات مرگبار که در خانه میافتد خانوادهی آبوت حالا باید با وحشت جهان بیرون دست و پنجه نرم کنند. آنها به مبارزهشان برای زنده ماندن در سکوت ادامه میدهند. خیلی زود متوجه میشوند این هیولاهای حساس به صدا تنها تهدید آنها در این مسیر نیستند.
ادگار رایت کارگردان انگلیسی با ساختن فیلم ترسناک «شان مردگان» و اکشن جذاب «بچه راننده» به شهرت رسید. جدیدترین اثر او یک فیلم ترسناک روانشناسانه است. داستان دختر جوانی که عاشق طراحی مد است. او به طرز اسرارآمیزی وارد دههی ۶۰ میلادی میشود و و آنجا با بت همیشگیاش یک خوانندهی الهامبخش ملاقات میکند اما لندن دههی ۶۰ دقیقا آن چیزی نیست که به نظر میرسد. زمان با عواقب وهمآلودی در هم شکسته میشود. ژانویهی ۲۰۱۹ بود که رایت اعلام کرد فیلم بعدیاش در لندن اتفاق میافتد و یک فیلم ترسناک با مایههای روانشناسانه است. فیلمبرداری پنج ماه بعد آغاز شد و به گفتهی خود کارگردان «آخرین شب در سوهو» الهام گرفته از فیلمهای ترسناک انگلیسی مثل «حالا نگاه نکن» نیکلاس روگ و «انزجار» رومن پولانسکی است.
گودزیلا و کینگ کنگ دو موجود عظیمالجثهی ترسناک سینما که البته سود زیادی برایش به دنبال داشتند قرار است به مصاف هم بروند. آدام وینگارد کارگردان این فیلم اکشن هیولایی است. وینگارد سابقهی ساختن فیلمهای ترسناکی مثل «مهمان» را در کارنامهاش دارد. این فیلم دنبالهای بر «گودزیلا: پادشاه هیولاها» و «کونگ: جزیرهی جمجمه» است. چهارمین فیلمی که در جهان هیولاهای مشهور سینما میگذرد. به علاوه سی و ششمین فیلم با حضور گودزیلا و دوازدهمین فیلم کینگ کونگ است. در زمانهای که هیولاها روی زمین قدم میزنند و مبارزهی بشریت برای نجات آیندهاش باعث روبهروی هم قرار گرفتن دو هیولای کینگ کونگ و گودزیلا میشود. دو تا از قدرتمندترین نیروهای روی سیاره که سالها با هم در جنگ بودهاند. اتفاقی که باعث میشود توطئههای بشر برای حذف این مخلوقات هم مورد تهدید قرار بگیرد.
فیلمی ابرقهرمانی که از جهان مارول میآید و بیست و چهارمین فیلم از جهان مارول است. اسکارلت جوهانسون نقش اول فیلم یعنی ناتاشا رومانف یا همان بیوهی سیاه را بازی میکند. بعد از فیلم «زن شگفتانگیز» (واندروومن) به نظر میرسد استودیوها لااقل برای کارگردانی فیلمهای ابرقهرمانی با محوریت زنان به کارگردانان زن بیشتر اعتماد میکنند و کیت شورتلند «بیوهی سیاه» را کارگردانی کرده است. شورتلند بیشتر کارگردان تلویزیونی است و در کارنامهاش فقط دو فیلم بلند یکی در ژانر وحشت و دیگری درام جنگی به چشم میخورد. زمان پخش فیلم به دلیل کرونا دوبار به تعویق افتاد. داستان فیلم اتفاقات «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» را دنبال میکند که محصول ۲۰۱۶ است. ناتاشا رومانف ناگهان خودش را تنها حس میکند و مجبور است با دسیسهی خطرناکی روبهرو شود که مربوط به گذشتهاش است. او باید ارتباطی را که پیش از اینکه تبدیل به انتقامجو شود داشته بشکند تا همه چیز درست شود.
بازآفرینی انیمیشنهای دیزنی کار هیجانانگیزی است که چند سال اخیر رواج پیدا کرده و برخی از آنها مثل «دیو و دلبر» یا «سیندرلا» با اقبال خوبی مواجه شدهاند. اما این بار سینما سراغ یکی از کاراکترهای کارتون «۱۰۱ سگ خالدار» رفته است. شبیه کاری که با کاراکتر جادوگر فیلم «زیبای خفته» در «ملفیسنت» انجام دادند. اما استون نقش کروئلا را بازی میکند که اصلا معنای نامش ظالم و ستمگر است. زن بدجنسی که سگهای خالدار را میدزدد تا از آنها پالتو پوست درست کند. این کمدی جنایی در لندن دههی ۷۰ اتفاق میافتد. کروئلا دویل یک طراح مد است که به شدت علاقمند به پوست سگهاست. او کمکم تبدیل به شخصیتی ظالم و ترسناک میشود. سال ۲۰۱۱ بود که ساخت چنین پروژهای اعلام شد. در نسخههای قبلی فیلم گلن کلوز نقش کروئلا را بازی کرده بود. اما تامپسون هم نقش بارونس را بازی میکند که قهرمان فیلم و در مقابل کروئلا قرار دارد.
این سومین قسمت از سری جدید فیلمهای «احضار» است که جیمز ون قسمتهای اول آن را ساخته بود و به گفتهی خودش برادران وارنر آنقدر دربارهی «احضار» قصه دارند که میتوانند آن را تا قسمتها ادامه بدهند اما کارگردانی این قسمت جدید بر عهدهی مایکل چاوز است. چاوز که سال گذشته فیلم ترسناک ضعیف «نفرین لالیورنا» را ساخته بود که البته در گیشه اثر موفقی از کار درآمد. داستانی هیجانانگیز از وحشت، جنایت و یک شیطان ناشناخته که حتی اد و لورن وارن را به عنوان محققان وقایع ماورالطبیعه زندگی شوکه میکند. این یکی از مهیجترین پروندههای آنهاست که با مبارزه برای روح یک پسر جوان آغاز میشود. اما آنها را به جایی فراتر از آنچه تا امروز دیدهایم میبرد. ورا فارمیگا و پاتریک ویلسون همچنان بازیگران نقش اد و لورن هستند.
جان ام چو دو سال پیش با فیلم «آسیاییهای خرپول دیوانه» جنجالی در گیشهی سینماهای هالیوود به راه انداخت. فیلمی که فروشش حیرتانگیز بود. جدا از آن منتقدان هم تحسینش کردند و حتی در فصل جوایز هم نامش زیاد شنیده شد. پربیراه نیست اگر بگوییم دیده شدن فیلمی مثل «آسیاییهای خرپول دیوانه» سال بعدش راه را برای فیلمی مثل «انگل» باز کرد که تا اسکار هم پیش برود. تماشاگر آمریکایی کمکم به دیدن فیلمهای آسیای شرقی عادت کرده است. این یکی فیلم چو به اسم «در ارتفاعات» درام موزیکالی است که اقتباسی از نمایشنامهی موزیکالی به همین نام محصول ۲۰۰۷ است. داستان صاحب یک سرداب که بعد از فوت مادربزرگش ارثی به او رسیده و حالا احساسات متناقضی بین بستن مغازهاش و برگشتن به جمهوری دومینیک دارد. به نظر میرسد که همچنان دغدغهی هویت در فیلمها چو وجود دارد.
منبع : دیجی مگ
انگار خبری از آواتارها نیست
یک مکان ساکت و احضار و اف۹ سه تا از بهترینها
فقط ماتریکس …. فیلمیه که هر چی ببینی بازم کمه و درک عمیق میخواد کاش شماره جدیدش زودتر بیاد
جان ویک چی شد پس؟
قسمت دوم 😉
2022