خلاصه داستان: «لوک جکسن» (نیومن) به جرم شکستن دستگاه های پارکومتر در یکی از شهرهای کوچک جنوب امریکا به دو سال حبس با اعمال شاقه محکوم می شود. او در زندان ابتدا به دلیل خونسردی بیش از حدش مورد نفرت «درگلاین» (کندی)، زندانی گردن کلفت، قرار می گیرد. اما خیلی زود حس احترام «درگلاین» را جلب می کند و با هم اقدام به فرار می کنند...
خلاصه داستان: هنرمندی (ویل اسمیت) خلاق و خلاف کار با زنی جوان (مارگوت رابی) و بی تجربه همراه می شود تا یک سرقت هنری گران قیمت را انجام دهد اما با ایجاد درگیری بین آنها همه چیز پیچیده می شود …
خلاصه داستان: سال ۱۹۴۸. «دان هيوود» ( تريسى ) قاضى آمريكايى به نورمبرگ آلمان مىرود تا تعدادى از جنايتكاران جنگى نازى را محاكمه كند. «تد لاوسن» ( ويدمارك )، سرهنگ ارتش، دادستان است و «هانس رولف» ( شل ) وظيفهى دفاع از متهمان را به عهده دارد...
خلاصه داستان: سرگذشت یک کازینو در لاس وگاس، چند وچون اداره ی آن و پشت پرده ی رابطه های گردانندگانش، به ویژه رابطه ی «ایس» (دنیرو)، مدیر کاردان و موفق کازینو با دوست زمحتو مهارناپذیرش، «نیکی» (پشی) و همسر ولنگار و غیرقابل اعتمادش، «جینجر» (استون).
خلاصه داستان: داستان فیلم در دوران جنگ جهانی دوم، زمانی که ژاپن نیز وارد جنگ شده است رخ می دهد. آنها در برمه از اسرای جنگی متفقین بیگاری می کشند. در این اردوگاه که گریز از آنجا تقریبا نا ممکن است، اسرا وضعیت زندگی مطلوبی ندارند. از طرفی دیگر ژاپنی ها از آنها می خواهند بر روی رودخانه کوایی یک پل برای خط راه آهن احداث کنند اما در این کار موفق نیستند. ژاپنی ها با کلنل نیکلسون مذاکره می کنند که شاید او بتواند اسرا را برای کار بیشتر و موثر تر تشویق کند اما او شرایط خاصی را برای کار در نظر دارد که ژاپنی ها مخالفند. در این میان یک افسر آمریکایی بنام شیرز موفق به فرار می شود...
خلاصه داستان: یک دادستان بازنشسته در مورد پرونده های گذشته خود یک رمان مینویسد و امید دارد که کلیدی باشد تا جواب معماهای حل نشده، پیدا شود...
خلاصه داستان: در طول جنگ سرد، قهرمان مسابقات شطرنج اهل آمریکا به نام بابی فیشر خودش را برای رویارویی با یک مسابقه افسانه ای در مقابل حریف روسی اش آماده می کند...
