خلاصه داستان: دو کارآگاه کهنه کار پلیس نیویورک، روی پرونده قتلهای زنجیرهای جنایتکارانی کار می کنند که از قانون گریختهاند.
خلاصه داستان: دو کارآگاه کهنه کار پلیس نیویورک، روی پرونده قتلهای زنجیرهای جنایتکارانی کار می کنند که از قانون گریختهاند.
خلاصه داستان: «مالکوم کرپو» (بروس ویلیس) روان شناس کودک، در شبی که در یک مراسم جایزهای را دریافت کرده، یکی از بیماران سابقش که اکنون بسیار خشمگین است را ملاقات می کند. بعد از برخورد با او، مالکوم مداوای پسربچهای بنام «کول» را قبول می کند که دقیقا همان علائم بیمار سابقش را دارد. این پسربچه روح مردگان را می بیند. مالکوم وقت زیادی را با بیمار جدیدش می گذراند، بطوری که این امر باعث ناراحتی همسرش می شود. از طرفی طاقت مادر کول از این مشکلات پسرش به سر آمده و اکنون مالکوم تنها امید کول است.
خلاصه داستان: یک فیلم چند لایه با موضوع انتقام و ویرانگری است که در قالب شش داستان (پلات) ، داستان ۷ شخصیت را تعریف می کند. این ۷ شخصیت که از جامعه ی خود ناراضی اند، تلاش می کنند اداره ی امور زندگی را در دست خود بگیرند. شخصیتهایی که در مرز بین تمدن و توحش به سر میبرند. این داستانها در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین، و حومه این شهر اتفاق میافتند و به موضوعاتی مانند خیانت در علاقه، بازگشت به گذشته ،جدی و تراژدیهایی در زندگی روزانه و پرتگاههای اخلاقی انسان میپردازند.
خلاصه داستان: یک دادستان بازنشسته در مورد پرونده های گذشته خود یک رمان مینویسد و امید دارد که کلیدی باشد تا جواب معماهای حل نشده، پیدا شود...
خلاصه داستان: هالی مارتینز یک رمان نویس داستان های تخیلی است که صاحب منصبی در جنگ وین که توسط متحدان پیروز، به چند بخش تقسیم شده است می شود؛ جایی که کمبود مواد غذایی سبب رونق بازار سیاه شده است. او به دعوت دوست سابق مدرسه ی خود، هری لایم، این کار را می پذیرد اما چندی بعد می فهمد که دوستش در یک حادثه ی عجیب کشته شده است. پس از صحبت با دوستان و همکاران لایم متوجه وجود تضادهایی در حرف های آنان شده و مصمم می شود که کشف کند واقعا چه اتفاقی برای لایم افتاده است.
خلاصه داستان: این فیلم بر اساس کتاب منتخب نوشته شده توسط هارپر لی می باشد که داستان آتیکوس فینچ، وکیلی که در آلاباما جایی که در سال ۱۹۳۰ تبعیض نژادی همچنان بر پا بود زندگی می کند را به تصویر می کشد. این وکیل سعی دارد تا از مرد سیاه پوستی که متهم به به یک زن سفید پوست است، دفاع کند. مردم شهر سعی می کنند تا وی را از این امر منصرف کنند اما او همچنان بر تصمیم خود قاطعانه پا فشاری می کند...
خلاصه داستان: « سر ويلفريد روبارتس » ( لاتن ) ، وكيل سرشناس ، از يك سكتهى قلبى جان سالم به در برده است و دوران نقاهت را مىگذراند . پزشكان او را از ادامهى كار در محاكم جنايى منع كردهاند ، با اين همه ، « روبارتس » دفاع از مردى به نام « لنرد وول » ( پاور ) را متهم به قتل بيوه زنى ( واردن ) شده قبول مىكند...
خلاصه داستان: داستان درمورد شهری هست که به دلیل خشک سالی دچار مشکلاتی شده ولی دو نفر از افراد شهر به سرزمینی به نام OZ سفر میکنند تا ...