خلاصه داستان: زمانی که مجرمان به دانش آموزان یک مرکز اصلاح و تربیت حمله کرده اند ، دانش آموزان با گروگان گیری مقابله میکنند که ...
خلاصه داستان: پدری بعد از اینکه برای پسرش در یک معامله مواد مخدر پاپوش دوخته شده و به زندان می افتد، برای آزاد کردن وی قبول می کند تا به عنوان یک مامور مخفی با نیروی مبارزه با مواد مخدر همکاری کند و…
خلاصه داستان: «ايوان» (دوبرونراووف) و برادر بزرگ ترش، «آندري» (گارين)، به اتفاق مادرشان (ودووينا) در آبادي کوچکي در شمال روسيه زندگي مي کنند. پدرشان (لاوروننکو) که آنان چندان خاطره اي از او ندارند، بي خبر به خانه باز مي گردد و برادرها را به سفري مي برد...
خلاصه داستان: دو برادر در یک توفان زمستانی با پدری که به سختی او را میشناسند، گیر می افتند. پسرها کم کم به او مشکوک میشوند، زیرا پدری که باید از آنها محافظت کند در عوض بنظر می آید تهدید بزرگی برای آنهاست...
خلاصه داستان: در سال ۱۹۸۴ زيردريايي اتمي شوروي موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته مي شود. فرمانده زيردريايي، «ناخدا مارکو راميوس» (کانري)، پس از کشتن افسر امنيتي زيردريايي، با هم ياري افسران ناراضي، موفق مي شود از ناوگان دريايي شوروي بگريزد. و حالا سؤال اصلي اين است که هدف «راميوس» از اين کار چيست؟
خلاصه داستان: رابطه ای دوستانه بین یک تبهکار سابقه دار و دو گروه آدمکش مختلف که یکی برای محافظت از او و دیگری برای کشتنش فرستاده شده اند شکل گرفته و....
خلاصه داستان: مردی که به طور اتفاقی مدرسه ای را بمباران کرده، تلاش میکند از افسردگی آن اتفاق بیرون آید و هدف جدیدی برای زندگی اش پیدا کند.
خلاصه داستان: یک خلافکار حین محاصره خودش را زخمی میکند تا پلیس مجبور شود او را به بیمارستان برساند. زمانی که به بیمارستان می رسند او حاضر به درمان شدن نمی شود و سعی میکند مقداری زمان بخرد تا گروهش راهی برای فراری دادن او پیدا کنند...
