خلاصه داستان: ظهری می اید تا بسازد! اگر نبازد... رضا (امین حیایی) پس از هشت سال کار کردن در ژاپن، به محله‌شان به نام «درخونگاه» بر‌می‌گردد که ...
خلاصه داستان: بنا به اتفاقاتی فرخ (امیر جدیدی) از اداره پلیس اخراج میشود و مجبور است با مشکلاتی همانند جهیزیه خواهرش و مهریه زنش دست و پنجه نرم کند. در همین کشمکش‌های زندگی دوستش بهمن (امیر جعفری) که قبلاً همکارش بوده و فردی پول‌دار است جوانش ربوده میشود
خلاصه داستان: در شب عروسی اسما، مسعود برادر یاسر (خواستگار سابق اسما) به تحریک او به مراسم عروسی به قصد به هم ریختن آن می رود، اما در درگیری به دست جمال برادر اسما کشته می شود.....
خلاصه داستان: تگزاس داستان زندگی دو دوست را روایت میکند. بهرام (پیمان جمشیدی) مقیم کشور برزیل است و میخواهد به ساسان (سام درخشانی) کمک کند تا او هم اقامت خود را بگیرد ولی اینکار به این سادگی که تصور میکردند پیش نمیرود و این تازه شروع ماجرا است که ....
خلاصه داستان: عروسکی صورتی به نام «زی زی گولو آسی پاسی تِراکوتا تا به تا» که از سیاره ناشناخته‌ای به زمین آمده، این توانایی را دارد که با خواندن ورد «زی زی گولو آسی پاسی تِراکوتا تا به تا» کارهایی خارق‌العاده انجام دهد. زی زی گولو با لحن خاص خود شادی را به زندگی مادر خانومی و آقای پدر آورده و آنها به اتفاق پسر کوچک همسایه «امیر آقای جمالی» ماجراهای جالب و مفرحی را تجربه می‌کنند . . .
خلاصه داستان: فیلم سینمایی ایرانی کمدی "50 کیلو آلبالو" به کارگردانی مانی حقیقی محصول سال 1395 میباشد. داستان از یک مجلس عروسی شروع میشود که با ورود ماموران پلیس برای دستگیری داماد خلافکار بهم میخورد و در این میان وقتی آب آلبالو روی پیراهن داوود، یکی از مهمانان عروسی میریزد باعث آشنایی او با آیدا میشود و این تازه شروع ماجراست که....
خلاصه داستان: فیلم سینمایی کمدی "تخته گاز" به کارگردانی محمد آهنگرانی محصول سال 1398 میباشد. داستان درمورد مردی به نام سلیمان است قطار خنده را برای اثبات مرد بودنش در خانواده و جامعه تخته گاز می‌راند چرا که به هزار و یک دلیل زیر سوال قرار گرفته شده و خود او نیز به این امر واقف شده و درصدد رفع نواقص خود برآمده است و در این مابین فضای شاد و مفرحی را برای مخاطبین به ارمغان می آورد و در این مسیر فراز و نشیب هایی را پشت سر می گذاردو در ایستگاه‌های مختلف خنده توقفی می کند....
خلاصه داستان: در سالهاى جنگ جهانى اول در كشور تومانیا، سربازى به نام « چارلى » ( چاپلین ) بر اثر سانحه ى سقوط هواپیما حافظه اش را از دست میدهد. او وقتى چشم باز میكند خود را در یك آسایشگاه روانى میابد و پس از مدتى كه طى آن حاكمیت كشور به دست دیكتاتورى به نام « هینكل » ( چاپلین ) افتاده، از آن جا مرخص میشود...
