خلاصه داستان: سام (محمد رضا گلزار) و عبد و امید با هم رفقای صمیمی هستند. با گذشت زمان سام به نرگس، خواهر عبد علاقه مند می شود. عبد که قهرمان ورزشی می شود از سام چاقویی را به عنوان هدیه دریافت می کند و وقتی با چاقو ژست می گیرد سام از او عکس می گیرد. بعد از مدتی مشخص می شود که امید هم به نرگس علاقه مند شده، به همین دلیل برای انتقام از سام ماجرای علاقه مندی او را به نرگس، برای عبد تعریف می کند. عبد عصبانی به دیدار سام می رود. و آن جا به جای سام …