خلاصه داستان: داستان لیلی جوانی است که از شهرستان به قصد تحصیل در تهران نزد خواهرش ، سایه آمده است . سایه که مجری یک برنامه رادیویی است مواظبت از لیلی را به عهده می گیرد . اشتغال فراوان او ، جهت رسیدگی به امور لیلی فرصت کمتری را برایش فراهم می سازد . اما مدتی است که سایه، متوجه آشنایی لیلی با پسری به نام شاهرخ شده است . او که با این گونه آشنایی های خیابانی سخت مخالف است ، با لیلی برخورد می کند و . . .
