خلاصه داستان: یک جوان جوان دانشجو به استاد دانشگاهش که او نیز جوان و تحصیل کرده است و هر دو از خانوادههای مرفه هستند دل میبندد و پس از مدتی کوتاه با مشورت خانوادههایشان قرار ازدواج و انجام مراسم عروسی را میگذارند، غافل از این که پدر هر دو خانواده اینک در مرز ورشکستگی قرار دارند و…
خلاصه داستان: زندگی خانم دکتری چهل ساله را روایت می کند که در رشته خود تبحر و تخصص دارد، اما در زمینه ازدواج و انتخاب همسر دچار مشکل است. با این حال او در طول داستان اتفاقاتی برایش رخ می دهد…
خلاصه داستان: در خانواده عارف پور هر کسی شب قبل از مرگ، در خواب می فهمد که فردا ساعت پنج عصر خواهد مرد. این سنت در خانواده عارف پور به زمان حال رسیده است و…
خلاصه داستان: سه برادر که در یک مزرعه شترمرغ کار می کنند، تصمیم می گیرند تا کار بزرگی انجام داده و نام یکی از شترمرغ ها را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند که در ادامه اتفاقات مختلفی برای آنها به همراه دارد و…
خلاصه داستان: داستان در یک قرارگاه می گذرد که یک عده سربار می خواهند برای شب عید به مرخصی بروند، اما به آنها مرخصی داده نمی شود و آنها تصمیم به فرار می گیرند اما…
خلاصه داستان: “اورم” در سرزمین جن ها به همراه مادربزرگش زندگی میکند و در معدن نیز کار مشغول کار است. او که به همه قول داده دیگر دروغ نگوید، برای ازدواج با پرنسس به قصر پادشاه می رود که باد شمالی پرنسس را میدزدد و…
خلاصه داستان: محمد دانش آموز هشت ساله ای که در مدرسه نابینایان تهران درس می خواند پس از یک سال همراه پدر به زادگاهش، روستایی در ارتفاعات شمال و نزد مادربزرگ و دو خواهر خردسالش باز می گردد. این بازگشت، مکاشفه او در طبیعت و هستی است. مکاشفه ای که پدر از آن غاقل است. پدر در آستانه ازدواج است و نمی داند با محمد چه کند...
خلاصه داستان: علی که کفش کهنه و تعمیر شده خواهرش زهرا را از کفاش محل گرفته، آن را در بازگشت به خانه گم می کند. او برای آن که این اتفاق در زندگی نامطلوب اقتصادی شان خللی ایجاد نکند، مخفیانه با خواهرش قرار می گذارد تا نوبتی از کفش کتانی خودش استفاده کنند. در همین گیر و دار علی عزمش را جزم می کند تا در مسابقه دو و میدانی مدارس شرکت کند و به جایزه نفر سوم (یک جفت کفش ورزشی) دست یابد.
