خلاصه داستان: ارنی و خواهر کوچکش جولیا به همراه بهترین دوستشان مکس هنگامی که در حال بازی کردن در کارگاه پدرشان بودند، به طور کاملا تصادفی ماشین زمانی که پدرشان ساخته بود را فعال می کنند و پس از چند ثانیه خود را در میلیون ها سال قبل می یابند. در همین حین هنگامی که آنها از ترس جانشان به مکان های مختلف فرار می کنند، یک دایناسور مادر به نام تیرا آنها را به فرزندی قبول می کند و…
خلاصه داستان: داستان فیلم درمورد یک قهرمان سابق بوکس می باشد که مجبور است بین دوستی و جاه طلبی، یکی را انتخاب کند…
خلاصه داستان: افراد دسته اخراجی ها از جنگ برگته اند و هر کدام در گیر وقایع زندگی خود هستند. در یک برنامه تلوزیونی با پخش تصاویری از دوران جنگ از بینندگانی که (مجید سوزوکی) را می شناسند در خواست می شود که تماس بگیرند و اخراجی ها …
خلاصه داستان: این داستان ادامه داستان اخراجی‌ها است و اینکه اخراجی‌ها اسیر شده و به اردوگاهی به سرپرستی حاج رسول می‌روند از طرفی خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند با ربودن این هواپیما و نشستن رباینده در عراق، صدام حسین قصد سواستفاده تبلیغاتی دارد و به افراد درون اردوگاه دستور می‌دهد که در روزی آهنگ لیلی را در جلوی خبرنگاران بخوانند و برقصند و ربوده‌شدگان هم درخواست پناهندگی کنند در صورتی که در آخر برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و اسرا سرود ای ایران را می‌خوانند و…
خلاصه داستان: مجید از ارازل جنوب تهران علاقه مند جوان پیرمرد عارفی به نام میرزا می‌شود. میرزا شرط ازدواج مجید و جوانش را سر به راه شدن او می‌داند. مجید تصمیم می‌گیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او می‌شوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفت‌هایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگر رزمنده‌ها آنها به پادگان آموزشی می‌رسند.
خلاصه داستان: فیلمنامه تردید بر پایه نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر نوشته شده است و روایتگر داستان پسری به نام سیاوش است که پس از مرگ پدرش، عموی او اختیار ثروت خانوادگی را به دست می‌گیرد. سیاوش علاقه مند جوانعمه‌اش مهتاب است. پس از گذشت مدت کوتاهی از مرگ پدر، او از ازدواج قریب‌الوقوع عمو با مادرش باخبر می‌شود. سیاوش طی ماجراهایی می‌فهمد که پدرش کشته شده است و...
خلاصه داستان: سام (محمد رضا گلزار) و عبد و امید با هم رفقای صمیمی هستند. با گذشت زمان سام به نرگس، خواهر عبد علاقه مند می شود. عبد که قهرمان ورزشی می شود از سام چاقویی را به عنوان هدیه دریافت می کند و وقتی با چاقو ژست می گیرد سام از او عکس می گیرد. بعد از مدتی مشخص می شود که امید هم به نرگس علاقه مند شده، به همین دلیل برای انتقام از سام ماجرای علاقه مندی او را به نرگس، برای عبد تعریف می کند. عبد عصبانی به دیدار سام می رود. و آن جا به جای سام …
خلاصه داستان: داستان فیلم نسکافه داغ داغ : خانم جوانی به نام نیکا به گویندگی برنامه های عروسکی علاقه بسیاری دارد اما همسر او که صاحب یک کارخانه عروسک سازی است با او مخالفت می کند. نیکا باکمک استاد خود آقای بندری دست به ترفندهایی می زند و ماجراهای جالب و شیرینی رخ می دهد
