2003 – آرشیو هارمونی دانلود

خلاصه داستان: نیروی دریایی SEAL ،ستوان "A.K. Waters"بروس ویلیس و squadron نخبگان خود از متخصصان تاکتیکی، با نادیده گرفتن درگیری که آنها را احاطه کرده، و یا پیدا کردن شجاعت به پیروی از وجدان خود، و محافظت از یک گروه از پناهندگان بی گناه، بین وظیفه خود و انسانیت مجبور به انتخاب میشوند. Without Borders physician, Dr. Lena Kendricks.">هنگامی که دولت دموکراتیک نیجریه فرو می ریزد و این کشور توسط یک دیکتاتور نظامی ظالم در برگرفته شده، یک کهنه سرباز به شدت وفادار و سرسخت است که در یک ماموریت معمول اعزام و...

خلاصه داستان: مردی به نام " Matt Murdock" در حادثه ای به دلیل زباله های سمی کور شد اما همچنین حواس های دیگرش قوی تر شده و باعث به وجود آمدن قدرت های ماوراء نیز شده است که از این قدرت برای مبارزه از جرم و جنایت استفاده و به عنوان یک ابرقهرمان هنرهای رزمی آکروباتیک شناخته شده است...

خلاصه داستان: یک شب طوفانی در یک هتل متروک، 10 غریبه که همدیگر را نمیشناسند در هتل اقامت میکنند. در همین حین آنها متوجه میشوند که یکی پس از دیگری به طور مرموزی در حال کشته شدن هستند...

خلاصه داستان: یک کلاه بردار ماهر ولی از نظر روحی بیمار، در آستانه یک کلاه برداری بزرگ و سودآور است اما نقشه هایش با ورود جوان 14 ساله اش بهم میخورد زیرا این اولین باریست که جوانش را میبیند...

خلاصه داستان: در این فیلم کمدی، دو پدر شغل خود را در توسعه محصول در یک شرکت بزرگ مواد غذایی از دست دادن و مجبور به ماندن در خانه و مراقبت از پسران خود میشوند. پس از چندی این 2 پدر تصمیم به بازکردن نگه داری از کودکان به نام "Daddy Day Care" میکنند.و اینکار باعث دردسر ها و ماجراهای جالبی میشود...

خلاصه داستان: "Wendell Rohr" یک وکیلیست که یک پرونده مربوط به شرکت تولید اسلحه سازی را دست دارد. "Rankin Fitch" مشاور هیئت منصفه برای متهمان میباشد و نبردی بین قلب و ذهن افراد هیئت منصفه رخ میدهد.

خلاصه داستان: "دیوید" دوازه ساله با یک قطب نما، یک نامه سر بسته، یک قرص نان و دستوری برای رساندن نامه به دانمارک از اردوگاه کار ها فرار می کند. او برای اولین بار پا در دنیای واقعی گذاشته و دور اروپا را سفر می کند و...

خلاصه داستان: «ايوان» (دوبرونراووف) و برادر بزرگ ترش، «آندري» (گارين)، به اتفاق مادرشان (ودووينا) در آبادي کوچکي در شمال روسيه زندگي مي کنند. پدرشان (لاوروننکو) که آنان چندان خاطره اي از او ندارند، بي خبر به خانه باز مي گردد و برادرها را به سفري مي برد...